بهار زندگی ما، اولین بهار زندگیت مبارک
رستای خوشگل مامان و بابا عیدت مبارک
عشق کوچولوی ما این اولین بهار زندگیته. من و بابا دعا میکنیم که 120 بهار و حتی بیشتر رو ببینی و همیشه دلت شاد و لبت خندون و تنت سلامت باشه
برای تحویل سال رفتیم خونه مامانی رویا و بابا قاسم . البته چون شما تا 8 خواب بودی تقریبا 5 دقیقه به تحویل رسیدیم اونجا. اولش کمی بد اخلاق بودی چون از خواب بیدارت کرده بودیم... هر چی سعی کردیم ازت عکس خندان بگیریم ، نشد که نشد.بالاخره با کلی تلاش این از آب در اومد !!!
وقتی لباس عیدت رو عوض کردم و لباس راحتی تنت کردم، حالت عوض شد و احسن الحال اومد سراغت خخخخخخخ
بلافاصله هم برای اولین بار ژست چهار دست و پا گرفتی و توی همون حالت موندی ، ما همگی میخندیدیم و ذوق میکردیم تو هم ذوق میکردی فدات بشم خواستی بیای جلو اما با صورت شیرجه رفتی توی فرش
این عکس رو هول هولکی ازت انداختم واسه همین لحظه ذوق کردن خودت رو از دست دادم
اون شب یه کار جالب دیگه هم کردی. کلاهت اومد روی چشماتو گرفت و تو هی سرتو به راست و چپ میچرخوندی ... فدات بشم بلد نیستی با دستت کلاهتو بزنی کنار... خیلی خندیدیم. صحنه جالبی شده بود
در مورد عیدی هم بگم که مامانی و باباجون کلی لباس ، دایی و نامزدش هم یه تشک موزیکال دیزنی و خاله جونت هم یه حباب خوشگل که نمادی از کشور رومانی هست بهت هدیه دادن
خوب عزیزم این بود شرح شب سال تحویل یعنی 29 اسفند 1392 ساعت
20:27:07 سال 1393 سال اسب هست و امیدوارم برای خانواده سه نفره ما عالی و پر برکت باشه
اینم عکس تو و بابا از هفت سین خونه خودمونه.... ماهی هم نخریدیم و ماهی تو رو گذاشتیم سر سفره خخخخخخخ