رستا رستا ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

عشق کوچولوی ما

40 روز گذشت !

1392/7/30 16:04
نویسنده : فامی
347 بازدید
اشتراک گذاری

خوب رستا خانوم ما هم 40 روزه شد و به اصطلاح چله اش گذشت!!


و اما روز چهلم:

رستای نازم برای ثبت این روز بردیمت آتلیه آسمان. اولش خواب بودی اما تا اقدام به درآوردن لباسات کردیم، بیدار شدی . دکور اول رو چیدن... تو هم حسابی حال دادی بهمون آی خنده خنده خنده 

دکور دوم رو چیدن بازم آی خنده خنده خنده  فقط وسطش نمیدونم چرا بجای انگشتات شروع کردی به مکیدن ساعدت و یه اثر هنری بجای گذاشتی که دل آدم ریش میشه

خلاصه دکور سوم هم گذشت ..... برای دکور چهارم باید می خوابیدی اما خواب کجا بود ؟!!!  هر چی من و بابا محسن بالا پایینت کردیم و ادا و شکلک در آوردیم ، لالایی خوندیم ، التماس کردیم فایده نداشت...عکس های  این دکور رو هم با چشم باز انداختی و

واااااااااای دکور پنجم که به نظر من خیلی زیبا بوددددددد رفت رو هواااااا

رستا جونی نمیدونم چی شد ، سردت بود ، دلت درد گرفت ، می خواستی حال ما رو بگیری ... هر چی بود وحشتناک بود  خیلی گریه کردی . چونه ات می لرزید و حتی یه لحظه هم آروم نمیشدی

من و بابا محسن هم هول شده بودیم و داشتیم خودمون رو به آب و آتیش میزدیم که آرومت کنیم اما نمیشد  لباس تنت کردم و سریع اونجا رو ترک کردیم حتی نشد عکسامونو انتخاب کنیم ناراحت

و تو اینگونه چهلمین روز و شب زندگیتو سپری کردی و تا از آتلیه اومدیم بیرون خوابیدی تا عین صبح.... با التماس بیدارت میکردم شیر بخوری !!!! حکایتی بود خلاصه !!!

مجبور شدیم فردا یکشنبه بریم عکس ها رو انتخاب کنیم..... دختر نازم عکسات خیلی ناز شدن  عشق کوچولوی ما دوستت داریم هوارتااااااااا. بووووووس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

الهام
7 آبان 92 18:25
عکساشو نمیزاری؟