وقتی رستا توی دل مامانش چرخید!
رستای نازم دوشنبه شب 24 تیر ماه بود که حسابی تکون می خوردی . احساس میکردم الانه که شکمم از جا کنده بشه من و بابا محسن کلی کیف کردیم اصلا آروم و قرار نداشتی مامانی
فردا صبح که از خواب بیدار شدم رفتم جلوی آیینه و وحشت کردم انگار شکمم نصف شده بود. دست میزدم انگار که خالی بود...... واااااااای نزدیک بود بمیرم. بابا محسن به شکمم نگاه کرد و گفت نه فرقی نکرده. اما به نظر خودم کوچیک شده بود . فقط حدس زدم که شما توی دل مامانی سر و ته شده باشی البته بعدا گفت برای اینکه تو نترسی گفتم تغییری نکرده خلاصه دختر خوشگلم بالاخره شما در اواخر هفته 30 چرخیدی و سرت اومد پایین دل مامان
همون روز (25 تیر) هم من و بابا محسن رفتیم آتلیه تا با شما خانوم خوشگل ، عکس 3 تایی بندازیم عکسامون خوشگل شده !
دوشنبه 31 تیر که برای ویزیت رفتم پیش خانوم دکتر، بعد از معاینه گفت جنین چرخیده و سرش کاملا پایینه . این نشانه خوبیه که سر نی نی با لگن تطابق داره . هوراااااااااااااااااااااااااااااا پس اگه خدا بخواد احتمالا بتونم رستای نازم رو طبیعی به دنیا بیارم ...
دخترم بی صبرانه منتظرتیم و دوستت داریم